خُدایـا شَبیہ بادکُنکـ شده ِام…
اَز بغض هـایے که ِ بہ اِجبـار فُرو داده ِام
اِلـــــتِماسَت میکنَم
تکہ ِ تکہ شدَنم با خــودَم..
درست است یک طرفه بودن همه چیز را خراب میکند اما . . .
به حد مرگ دوستت دارم حتی اگر این عشق یک طرفه باشد !
رویای با تو بودن افتخاریست که نصیب هر کسی نمی شود . . .
روزى بودنم آرزو میشود
آن روز جاى من خوب است و حال تو خراب
و به گمانم آن روز نزدیـــــــک است
نه رفیق بیا ذهن های مریض را برایت معنی کنم:
ذهن مریض آنیست:
که به بهانه ی شلوغی واگن وبه بهانه ی ترمز ؛خودش را به زنها میمالد
ذهن مریض آنیست:
که به بهانه جا نبودن در اتوبوس ،خودش را به زن ها میچسباند
ذهن مریض آنیست:
که وقتی دختری کنار خیابان منتظر تاکسی است ؛ قیمت بپرسد
ذهن مریض آنیست :
که شیطنت های خاص دختران را فاحشه گری میدان
اینجا بعضی مردهایش از کمبود ،
همه دخترها را فاحشه میدانند ؛جز مادر و خواهر خود
بـَـعـضـے وَقـت هـا سُکـــوُت مـیـکُـنـے ...
چُــــوלּ واقـِـعـَا حـَرفـے واســِـه گُـفـتَـלּ نَــدارے
گـآه سُـکــوُت یــہ اِعــتِراضِـــہ
هـیـچ کَلَمِــہ اے نِـمـے تـوُنـِـہ غَـمے رُو کِـہ تُـو دَر وُجـودت دآرے تــُـوصـیـف کـُـنـِــہ...
بـآ هـَ‗__‗ـم قـَ‗__‗ـهر کـَرבیـ ـم …
فـِکـ‗__‗ـر کـَرבَم בیـگـَ‗__‗ـر مـَ ـرآ בوسـ‗__‗ـت نـَבآرَב …
رَفـ‗__‗ـتـَ ـم یـہ گـ‗__‗ـوشـہ اے نـِشـَ ـسـتـَ ـم …
چـَنــב قـَطـ ـره اَشـ‗__‗ـک ریـخـ‗__‗ـتـَ ـم …
خـوآبـَ ـم بـُ‗__‗ـرב … بیـ‗__‗ـבآر کـہ شـُ__‗ـבَم …
نمـے בآنـے از בیـشـَ__‗ـب تـآ صـُ__‗ـبـح …
چــہ بـآرآنـے مـے آمـَ__‗ـב ..
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
خـــــــیال کـــــــردی رفـــــــتی و تمـــــــام ؟!
بــــــــــریـــــــــــدی و خـــــــــــلاص..
مـــــــن هرگـــــــز کـــــــوتاه نمی آیم.. می بینی ؟
تا ابد دهانت از شعر های عاشقانه من سرویس است
آرزو دارم فراموشت کنم اما چگونه؟
از نهیب سینه خاموشت کنم اما چکونه؟
آروز دارم در آغوشت کشم من بی مهابا
دست خود را حلقه بر دوشت کنم اما چگونه؟
دست هایت را بگیرم پیش چشمانت بمیرم
زلف خود را همچو تن پوشت کنم اما چگونه؟
سر به دامانت گذارم تا که جان در سینه دارم
خواب نازی در کنج آغوشت کنم اما چگونه؟
مرا آن دیده ی تر می شناسد
مرا از خویش بهتر می شناسد
به جرم عاشقی ها سر شناسم
مرا ازپشت خنجر می شناسد . . .
♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦
زندگی شبیه شعریست ؛ قافیه هایش با من ، ” تو ” فقط همیشه ردیف باش !
♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦
تنهایی را ترجیح میدهم
به تن هایی که روحشان با دیگریست . . .
♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦
دلگیر نباش ، تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد ، باید عوض میکردی قفل تمام آرزو ها را . . .
نمی دانم چرا امروز واژه هایم خیس شده اند…
مثل آسمانی که امروز صبح باریدن گرفته بود، می بارد…
و اینک باران…
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند…
و چشمانم را نوازش می دهد…
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم…
و باز هم سه نقطه های بی پایانِ من…
♥♥♥
قبــــــول داری؟؟
که عشق فقط “عزیزم و دوستت دارم” گفتن به یکدیگه نیس
بلکه اینه که در هر شرایطی پشت معشوقت رو خالی نکنی و همراش باشی؟؟؟
♥♥♥
آدم هـــا لالــــت مـــی کننــــد . . .
بعـــد هـــی مـــی پــرسنـــد :
چـــرا حــرف نمــی زنــی ؟! .
ایـــن خنـــده دار تـــرین نمـــایشنـــامــه ی دنــیــاســــت . . !
می خوام به سردی شبهام بخندم …
می خوام به پوچی فردام بخندم …
وقتی می بینمت با دیگرونی …
تو اوج گریه هام می خوام بخندم …
می خوام بگم تنهای تنهام …
می خوام وقتی میگم تنهام بخندم
تنهایی ات را با کسی قسمت نکن رفیق
این روزها آدم ها بیشتر تنهاترت میکنند
میدانی چه جوری؟؟
میگذراند حسابی وابسته اش شوی
دل ببندی ، عادت کنی به بودنش به صدایش به اس ام اس هایش
دوستش داشته باشی حسابی
کافیست کمی بی حوصله باشی و دیوانگی ات بزند بالا
آنجاست که میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند
مهم نیست تو بشکنی ، بسوزی ، اشک بریزی
و………..
او رفته است و تو بیشتر از هر لحظه دیگر تنهاتر میشوی
میخواستم که بنویسم که عشق زیباست اما نوشتم جدایی چه سخت است
میخواستم بنوسم دوستت دارم اما نوشتم دوستم بدار
خواستم بنویسم زندگی با تو خاطره است
ﻋﺸــــــﻖ …
ﻧــــﻪ ﭘــــﻮل میﺨــــﻮﺍد …
ﻧــــﻪ زیبایــــی …
و ﻧــــﻪ هیــــچ چیــــز دیگـــــه ….
ﻓﻘـــــــــــﻂ ” ﺩﻭ ﺗــــﺎ ﺁﺩﻡ ” میخــــــــﻮﺍﺩ …
تاکید میکنم : آدددددددددددم!
تو اوج عاشقی بودم تنها گذاشتی قلبمو . . .
شدی تو یار دیگرون،باور نداشتی دلمو !
چقدر تورو میخاستمت،بُت شده بودی واسه من . . .
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند
مواظب بعضی یک ها باشیم !
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند …
برچسبها: یه دلتنگی, بعضی شب ها حال عجیبی دارم… یه دلتنگی یه بغـض یه د
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند
مواظب بعضی یک ها باشیم !
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند …
دخـتـره :قول بده كه هيچ وقت دختري رو بيشتر از من دوست نداشته باشي
پــسـره: مــن دوست دارم اما نميتونم همچين قولي بهت بدم
دخــتره گريه ميكرد و ميگفت : يعني يكي رو بيشتر از من دوست خواهي داشت؟؟؟
پــسـره با خـنده رو به دخـتره كــرد و گفت:
دخـتري كـه مـن بـعد از تــو دوست خواهم داشت" كـه تورو مامان صدا بــزنه
به ايــن مـيگـن عــشق واقـعي
به سلامتي همه عاشقان با معـرفت
بـعـضـﮯ هـا بـراﮯ بـﮧ جـایـﮯ رسـیـدن
و بعـضـﮯ هـا بـعـد از بـﮧ جـایــﮯ رسـیـدن
هـمـﮧ چـیــز را زیــر پـا مـﮯ گـذارنـد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزگـاریـسـت کـﮧ آدم هـا فـقـط سـقـف مـشـتـرک دارنـد
بسوزد آن روزهايي كه باهم بوديم
تنها عاشق سرگردان من بودم
از تنها عشقم گذشتم
تا تنهايي را ب
نظرات شما عزیزان: